ببار ای برف بر قلبم
ببار آرام و پیوسته
مرا پنهان کن از چشمان بی شرمش
مرا خاموش کن از آتش عشقش
مرا با سوز خود همساز کن
شاید
فراموشم شود عاشق ترین بودم برای عشق شیرینش
فراموشم شود از من
بهاری را به یغما برد و جایش یک زمستان داد
ببار ای برف آهسته
که از خاطر رود
زیباترین لحظه هایی را
که با او رفت
ببار ای برف